سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** بنی صدر روشنفکر بود، او خائن و وابسته به بیگانه نبود
روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «بنی صدری که من در خاطر دارم» به قلم «علی شکوهی» نوشت:«بنیصدر را نه نفوذی میدانم و نه وابسته به بیگانه و نه حتی خائن. او را روشنفکری میدانم که اندیشه و تفکراتش در آن زمان با روح حاکم بر تفکرات جریان انقلابی خط امامی سازگار نبود و کارش حتما به تعارض با حکومت میانجامید».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«در هنگام تدوین قانون اساسی بحث ولایت فقیه مطرح شد و بعدها در قانون اساسی هم مبنای تشکیل حکومت قرار گرفت اما این الگویی نبود که سابقه داشته و قبلا نظام سیاسی مشخصی با این مبنا تشکیل شده باشد. در مقابل بنیصدر تجربه زیستن در غرب را داشت و به حکومت جمهوری در آن کشورها به مثابه یک تجربه موفق مینگریست و طبیعی بود که نتواند با اندیشه ولایت فقیه کنار بیاید».
در ادامه این یادداشت آمده است:«در این میان مخالفان انقلابی او هم لزوما برخوردهای درستی با او نداشتند و او را به سمت مخالفت سوق میدادند. بنیصدر با رفتن از ایران، عملا از دور اثرگذاری بر وضعیت کشور کنار رفت. در مدت اقامت در پاریس هم مواضع قابل دفاع داشت و هم مواضع قابل نقد ولی شخصا از مواضع مخالفتش با ترامپ و دیگر جنگطلبان امریکایی و اسراییلی و عربی خشنود بودم».
گویا عوض کردن جای خائن و خادم به امری رایج در موضعگیری های فعالین و رسانه های اصلاح طلب بدل شده است.
این روزنامه اصلاح طلب که مدیرمسئول آن عضو فراکسیون امید در مجلس دهم و از نزدیکان مهدی کروبی است، مدعی شده که بنی صدر نه خائن بوده و نه وابسته به بیگانه.
این ادعای مضحک در حالی است که بنی صدر با لانه جاسوسی در تهران ارتباط داشته و حتی از سازمان جاسوسی آمریکا (CIA) حقوق دریافت می کرد. در اسناد لانه جاسوسی برای بنی صدر کد رمز مشخص شده بود.
در اسناد لانه جاسوسی آمده است:«یکی از این اسناد درباره فردی بود که سازمان سیا از او به عنوان SD LURE نام میبرد. در دیماه 58 (یک ماه پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری) در گاوصندوق اتاق رئیس پایگاه سیا در تهران، هفت سند درباره این فرد پیدا کردیم. در این اسناد شماره تلفن او ذکر شده بود. با کنترل این شماره تلفن متوجه شدیم متعلق به منزل بنیصدر است که به زودی به ریاست جمهوری ایران برگزیده میشد. سند دیگر از او به عنوان یک منبع اطلاعاتی و تماس بالقوه نام میبرد».
همچنین بنابر اعتراف یکی از گروگانها به نام تام آهرن - رئیس قرارگاه سیا در تهران – یکی از جاسوسان سیا که خود را نماینده یک کمپانی تجاری معرفی کرده بود، در حوالی 29 مرداد 58، به تهران میآید و بین سه تا پنج بار با بنیصدر ملاقات میکند. در آخرین جلسه بنیصدر با پیشنهاد دریافت حقوق ماهیانه هزار دلار به عنوان مشاور اقتصادی شرکت تجاری تحت پوشش سیا موافقت میکند.
از بین بردن اسناد و مدارک و آثار به جا مانده از هواپیمای متجاوز آمریکایی در حادثه طبس، ارتباط پنهانی با حزب بعث در زمان ریاست جمهوری، ارتباط ویژه با گروهک تروریستی و جنایتکار منافقین، ممانعت از ارسال تسلیحات نظامی به خرمشهر برای دفاع مقابل دشمن، جلوگیری از اعزام نیرو به جنوب کشور در آغاز جنگ تحمیلی، نقش اصلی در جنایات اسفند 1359، نقش ویژه در جنایات خرداد 1360، مبدع تزِ «زمین می دهیم، زمان می خریم» در دوران دفاع مقدس و...بخشی از خیانت های بنی صدر به ملت ایران است.
با اینحال این روزنامه اصلاح طلب، این فرد خائن و وابسته به بیگانه را که با فرار از کشور سالها در فرانسه به زندگی خفت بار ادامه داده بود را روشنفکر نامیده و کارنامه سیاه وی را بزک کرده است.
روزنامه اعتماد که همواره از لیدرهای فتنه 88 حمایت کرده و کارنامه نابخشودنی جماعتی را که شعار «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است» را بزک کرده است، در این مقاله نیز اصل ولایت فقیه را مورد هجمه و تخطئه قرار داده است.
** اسرائیل در مرز ایران است،تهدید جدی است!
روزنامه آرمان در مطلبی با عنوان «اسرائیل و آذربایجان؛جدی ترین تهدید» به قلم «عبدالرضا فرجی راد» فعال اصلاح طلب و دیپلمات سابق نوشت:«رژیم صهیونیستی از طریق جمهوری آذربایجان اکنون در کنار مرزهای شمال غربی ایران حضور نظامی، امنیتی، اطلاعاتی و دفاعی دارد. البته این حضور برای اسرائیل کاملاً طبیعی است چرا که تل آویو همواره به دنبال اجرایی کردن سیاستهای تهاجمی و خرابکارانه علیه ماست، چه از خاک خود و چه از خاک دیگر کشورها به خصوص همسایگان ما دریغ نخواهد کرد».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«متاسفانه در طول سالهای گذشته تهران پیرامون نفوذ اسرائیل در جمهوری آذربایجان با مقامات باکو مدارا کرده است. اگر ما در طول سالهای گذشته مدارا با جمهوری آذربایجان را کنار میگذاشتیم و این تذکرات و حساسیتهای فعلی را پیرامون نفوذ اسرائیل به مقامات باکو گوشزد میکردیم و یا در صورت عدم توجه جمهوری آذربایجان به این نگرانیها، حساسیتها و گوشزدهای ایران اقدامات قاطعی را انجام میدادیم کار به اینجا کشیده نمیشد که اسرائیل در سایه نفوذ امنیتی، اطلاعاتی و نظامی خود در جمهوری آذربایجان بتواند از خاک این کشور برای انجام عملیاتهای تروریستی، خرابکارانه، جاسوسی، سرقت اسناد و ایجاد ناامنی علیه منافع ایران عمل کند».
در ادامه این مطلب آمده است:«اقداماتی که طی یکی دو سال گذشته به شدت پررنگ شده است و در این رابطه رئیس موساد به صراحت عنوان داشته که شدت عملیاتها علیه ایران از خاک همسایگانش تشدید پیدا خواهد کرد».
جریان اصلاح طلب به بیان اظهارات متناقض شهرت دارد. این طیف از یکسو در روزها و هفته های گذشته مانور دلاورمردان ارتش جمهوری اسلامی ایران تحت عنوان «فاتحان خیبر» را سانسور کرده و مدعی بود که «نباید با رزمایش نظامی به آذربایجان پیام می دادیم» و «باکو را از خود نرانیم» و حالا فریاد وامصیبتا سر داده که چرا در سالهای گذشته به آذربایجان پیام قاطع ارسال نکردید!
اتفاقا اعتراض این دیپلمات سابق به عملکرد دولت روحانی و دستگاه دیپلماسی به ریاست ظریف برمی گردد. در دولت روحانی و در دوران وزارت ظریف، دیپلماسی انفعالی و ارسال پالس ضعف به طرف های خارجی، برخی دولت ها را به گستاخی و جسارت علیه ملت ایران تشویق و ترغیب کرد.
افکار عمومی هنوز ماجرای زانوزدن ظریف مقابل امیر کویت و خطاب قراردادن وزیر خارجه آل سعود با عنوان «دوستِ من» توسط ظریف به فاصله کوتاهی پس از فاجعه منا را فراموش نکرده است.
اسرائیل اکنون در مقابل «بادبادک های آتش زای» جوانان فلسطینی عاجز و ناتوان است، چه برسد به موشک های قدرتمند ایرانی که می تواند در واکنش به هر جسارتی، حیفا و تل آویو را با خاک یکسان کند.
در روزهای گذشته «یوسی هلیوی» پژوهشگر و مورخ صهیونیست در یادداشتی در روزنامه «معاریو» نوشت:« معادله پیشین که میگفت جنگهای اسرائیل در «میدانهای دشمنان» رخ میدهد، تغییر کرده و بر اساس گزارشهای امنیتی، جنگ بعدی در قلب اسرائیل رخ خواهد داد».
وی در ادامه نوشت:«برآوردهای امنیتی میگویند ۲۵۰ هزار موشک از انواع مختلف، اسرائیل را نشانه گرفتهاند. روزانه ۳۰۰۰ موشک به شهرها، شهرکها، فرودگاههای نظامی، بندرها، مسیرها، سامانههای کنترل از راه دور، پایگاههای ارتش وانبارهای سلاح ارتش شلیک خواهد شد. این جنگ فراگیر حتمی است اما زمان آن مشخص نیست و صراحتا باید گفت این جنگ منجر به نابودی دولت اسرائیل خواهد شد».
واقعیت این است که بخش قابل توجهی از جریان اصلاح طلب دچار «خودتحقیری حاد» است. بر همین اساس توان داخلی تحقیر شده و توان خارجی نیز بسیار بزرگ تر از آنچه واقعیت دارد، نمایش داده می شود.
** حامیان «قاتلِ یک زن» باز هم ژست دفاع از حقوق زنان گرفتند
روزنامه شرق در مطلبی با عنوان «سیاست مردانه بدون زنان؟» نوشت:«در دولت رئیسی هم کلا نامی از وزیر زن به میان نیامد و حتی نگرانیهایی از انتخاب یک مرد برای معاونت امور زنان هم وجود داشت. زنان در دنیای سیاسی اصولگرایان بیش از گذشته به عقب رانده شدهاند و حتی در مجلس اصولگرایان حضور زنان هم جدی گرفته نشده و در قبال درخواست حضور زنان در هیئترئیسه مجلس هم فقط یک «نه» قاطع شنیده شد».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«زنان در دنیای سیاست ایران به حاشیه رانده شدهاند و اتهام ناتوانی یا نداشتن تجربه کافی در حقیقت از بستن راههای رشد و تعالی به روی زنان توسط مردان حاضر در قدرت نشئت گرفته است. حضور بدون تبعیض اگر اتفاق بیفتد مطمئنا زنانی هستند که توانایی بسیار بیشتری از وزرا و نمایندگان مرد فعلی مجلس دارند».
جریان اصلاح طلب در بزنگاه ها ثابت کرده است که نه تنها حامی و مدافع حقوق زنان نیست، بلکه تضییع کننده حقوق بانوان کشورمان است.
ماجرای قتل همسر دوم نجفی تنها یک نمونه در این خصوص است. سیاستمدار مشهور اصلاح طلب که کاندیدای این طیف برای انتخابات ریاست جمهوری نیز بوده است، در اقدامی جنایتکارانه، همسر دوم خود را که زنی جوان بود با سلاح غیرمجاز به شکل فجیعی به قتل رساند.
در این میان، اصلاح طلبان بجای دفاع از مقتول و محکوم کردن اقدام قاتل، از «قاتلِ یک زن» قهرمان ساخته و مقتول را آماج توهین و تهمت قرار دادند.
جریان اصلاح طلب در ماجرای حضور زنان به عنوان تماشاچی در ورزش مردان نیز با این استدلال که «اگر زنان به عنوان تماشاچیِ بازی مردان به ورزشگاه نروند دچار بیماری روحی و روانی می شوند»! و «زنان باید به عنوان تماشاچی بازی مردان به استادیوم بروند تا هم فحش بدهند و هم فحش بشنوند»! و... از این مسئله دفاع کردند.
اصلاح طلبان در سال 96 شورای شهر تهران را دربست در اختیار گرفتند. این طیف تا سال 1400 شهرداری تهران را در اختیار داشت و 3 شهردار عوض کرد اما به هیچ عنوان اجازه نداد که یک زن به عنوان شهردار پایتخت انتخاب شود.
در همان مقطع یکی از فعالین زن اصلاح طلب اعلام کرد که اسامی زنان در لیست شهرداران احتمالی، صرفا دکوری و نمایشی بوده است.